در آستانه دو سالگی
+ پسرک این روزا حسابی چل چلی شده، تقریبا از پس گفتن همه کلمات برمیاد(حتی قسطنتنیه! ) ... جمله بندیش خیلی بهتر شده ولی گاها فعلای عجیب غریب و خنده داری صرف می کنه که تو هیچ کتاب دستور زبانی پیدا نمیشه مثلا وقتی میخواد بگه مامانی من درو بستم میگه مامانی من در بندم! یا بابایی پابشو! بجای پاشو بیفت به جای بیا پایین! + کسی رو که میخواد دست بندازه در پاسخ هرچی ازش بپرسه میگه هویج!!! اسمت چیه؟ هویج چندسالته؟ هویج کو مامانت؟ هویج بعدم خودش به حرف خودش و این کارش میخنده + به شدت لجباز شده و تمام نکن ها رو بکن میشنوه! + همچنان عاشق کفگیر و ملاقه و ظرف و دیگ و وسایل آشپزیه ... یه مدت پیش خونه عمه بابایی آش پشت پا درست کرده بودن ما هم ...
نویسنده :
مامانی محمدحسن جون
15:26